gatre*barana

 
قام بالانضمام: 2011-10-20
بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمی شود ** داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمی شود
النقاط167أكثر
المستوى التالي: 
النقاط المتبقية: 33
آخر لعبة

کار گاه خیال

 

کارگاه خیال


ای روی تو گل , نقش تو گل , جنس تو از گل

چشمان تو چون نرگس و گیسوی تو سنبل

*

از ناله مرغان چمن درس گرفتم

گلچهره ندارد خبری از غم بلبل

*

تا چشم تو اینگونه کند غمزه پرانی

من را چه بوَد چاره بجز شعر و تخیّل ؟

*

آن دم که بوَد کار غزالان به رمیدن

صیّاد بباید که کند صبر و تحمّل

*

لیکن به جهان رسم بوَد کشتن عاشق

دنیا نکند بر سر این کار تعلّل

*

گویا که بوَد واجبِ هر کافر و زاهد

با ما بکند جنگ و جهادی و تقابل

*

یا ما به جهان از ره غفلت بگذشتیم

یا خلق جهان را نبوَد درک و تعقّل

*

زرین شب و شوریدگی و حال پریشان

آشفته دلان را بکند غرق توسّل



( آرش زرین )