عارفی شنيد كه شاه از دوستانش مي پرسد كه زيباترين نغمه روي زمين چيست؟
يكی گفت:«نواي ني.»
ديگري گفت:آواز پرندها.»
سومي گفت:«آواي خوانندگان»
تمام شب بحث كردند و هيچ نتيجه اي نرسيدند.
چند روز بعد عارف؛شاه، دوستانش را به صرف شام دعوت كرد.در تالار، بهترين گروه نوازندگان،ترانه هاي زيبايي نواختند،اما سر ميز غذايي نبود.نزديك نيمه شب،گرسنگي به همه فشار آورد.عارف شام بسيار خوبي آورد.
شاه گفت:«بعد از اين همه ساعت گرسنگي،صداي تلق و تلق ظروف نغمه ايزدي است.»
عارف پاسخ داد:
«به سوال شما پاسخ دادم زيباترين نغمه جهان چيست؟میتوند نوای نی باشد يا آواز پرنده ها يا صدای به هم خوردن ظروف. بستگي دارد چه بخواهيد. زيباترين نغمه جهان، صدايي است كه در آن لحظه دل شما تمناي شنيدنش را دارد.»
پائولو کوئلیو
اوقات همگی پر خوشی