goli_kh

 
lid geworden: 14-02-2011
چه قدر غم انگيز است كه مردم طوری بار می آيند كه به چيزی شگفت انگيز چون زندگی عادت می كنند
Punten171meer
Volgend niveau: 
Benodigde punten: 29
Last game
Bingo

Bingo

Bingo
3 jaren 61 dagen geleden

آب را گل نکنیم...


آب را گل نكنيم:
در فرودست انگار، كفتري مي‌خورد آب.
يا كه در بيشه دور، سيره‌يي پر مي‌شويد.
يا در آبادي، كوزه‌يي پر مي‌گردد.

آب را گل نكنيم:
شايد اين آب روان، مي‌رود پاي سپيداري، تا فرو شويد اندوه دلي.
دست درويشي شايد، نان خشكيده فرو برده در آب.


چه گوارا اين آب!
چه زلال اين رود!
مردم بالادست، چه صفايي دارند!
چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شيرافشان باد!
من نديدم دهشان،
بي‌گمان پاي چپرهاشان جا پاي خداست.
ماهتاب آن‌جا، مي‌كند روشن پهناي كلام.
بي‌گمان در ده بالادست، چينه‌ها كوتاه است.
مردمش مي‌دانند، كه شقاق چه گلي است.
بي‌گمان آن‌جا آبي، آبي است.
غنچه‌يي مي‌شكفد، اهل ده باخبرند.
چه دهي بايد باشد!
كوچه باغش پر موسيقي باد!
مردمان سر رود، آب را مي‌فهمند.
گل نكردندش، ما نيز
آب را گل نكنيم.

 

سلام 

جمعه ی خوب و شادی داشته باشین